به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام می کنم به همه دوستان و عزیزانی که قراره سرباز معلم بشن و یا هستن و یا کلا به معلمی علاقه دارن.
امیدوارم حالتون خیلی خوب بوده باشه.
یکی از عزیزان کامنت گذاشته بودن که نیستم کجام در مورد مدرسه بنویسم منم تصمیم گرفتم چند خطی رو براتون بنویسم امیدوارم که خوشتون بیاد.طبق معمول این روزا درگیر درس و کلاسیم و تنها دلیل همین بوده و از اینکه دوباره فرصتی شد تا براتون بنویسم تو وبلاگ خیلی خوشحالم.
میخوام برگردم به روز اول، روزی که قرار شد به کلاس برم.یکم استرس داشتم که چطوری میشه چه خواهم کرد؟!
توکل به خدا کردم با وضو و یاد خدا وارد کلاس شدم و ... شروع کرم به صحبت کردن با دانش آموزا و معرفی خودم.همون روز اول وقتی که گذشت دیگه اوضاع بهتر شد و تونستم با بچه ها ارتباط خوبی برقرار کنم خدا روشکر و تا الان راضی هستم.
اما اجازه بدین کمی از محیط بگم.بچه هایی که مظلومن، بچه هایی که جز معلم کسی رو ندارن، بچه هایی که حق خیلیاشون شاید در زندگی من و امثال من هست.بچه هایی که در حقشون گاها ظلم شده.هر چی بگم کم بوده و هست
وقتی میشنوی که معلم قبلیشون خوب تدریس نکرده و یه تقسیم عادی رو به زور بلدن پایه های بالا اونوقتو که میخواد دنیا رو سر آدم خراب بشه.اونجاس که تمام سعیتو میکنی تا گرهی از مشکلاتش باز کنی.
باید کاری کنی هم زده نشن از درس هم علاقمند به درس.بچه هایی که شاید خانوادشون بیشتر اونارو به چشم یه نیروی کار میبینن.
باید به عنوان معلم بین همه اینا تعادل برقرار کنی.باید آگاه کنی باید بیدار کنی بچه هارو.
اما شاید جایی متوقف شد جایی که امکانات میرسه به صفرررر.صفر مطلقققققق
اونجاس که دوباره میگی کجایی ای عدالت؟!؟!؟!
با همه این اوصاف، با همه رفت و آمد های طولانیش و راه دورش، با همه بی امکاناتی ها معلمی واقعا شغل انبیاست.
بچه هایی هستن که خیلی خوب درس میخونن بچه هایی هستن که خیلی ضعیفن بچه هایی هستن که تیکه میندازن وسط تدریس و گاهیم عصبانیت میکنن.خخخخخخخ
اما همه اینا در سایه اون عشق و علاقه معلمی اینکه کمک کنی به کسی که کمک و یاوری جز خدا و تو رو نداره محو میشه.محوووو
اگه علاقه دارید توصیه میکنم به این شغل رو بیارید.
اجرکم عند الله